خاطره ی نماز دختر11ساله


 به گزارش مشرق، کانون گفتگوی قرآنی نوشت: یک وقتی ما( حاج آقا قرائتی) در ستاد نماز نوشتیم آقازاده‌ها، دخترخانم‌ها، شیرین‌ترین نمازی که خواندید برای ما بنویسید. یک دختر یازده ساله یک نامه نوشت، همه ما بُهتمان زد، دختر یازده ساله ما ریش‌سفیدها را به تواضع و کرنش واداشت. نوشت که ستاد اقامه نماز، شیرین‌ترین نمازی که خواندم این است.

گفت در اتوبوس داشتم می‌رفتم یک مرتبه دیدم خورشید دارد غروب می‌کند یادم آمد نماز نخواندم، به بابایم گفتم نماز نخواندم، گفت خوب باید بخوانی، حالا که اینجا توی جاده است و بیابان، گفت برویم به راننده بگوییم نگه‌دار،

گفت راننده بخاطر یک بچه دختر نگه نمی‌دارد، گفت التماسش می‌کنیم، گفت نگه نمی‌دارد، گفت تو به او بگو، گفت گفتم نگه نمی‌دارد، بنشین. حالا بعداً قضا می‌کنی. دختر دید خورشید غروب نکرده است و گفت بابا خواهش می‌کنم، پدر عصبانی شد، دختر گفت که آقاجان می‌شود امروز شما دخالت نکنی؟ امروز اجازه بده من تصمیم بگیرم، گفت خوب هر غلطی می‌خواهی بکن.

می‌گفت ساکی داشتیم، زیپ ساک را باز کرد، یک شیشه آب درآورد، زیرِ صندلی اتوبوس هم یک سطل بود، آن سطل را هم آورد بیرون، دستِ کوچولو، شیشه کوچولو، سطل کوچولو، شروع کرد وسط اتوبوس وضو گرفت، قرآن یک آیه دارد می‌گوید کسانی که برای خدا حرکت کنند مهرش را در دلها می‌گذاریم به شرطی که اخلاص داشته باشد، نخواسته باشد خودنمایی کند، شیرین‌کاری کند، واقعا دلش برای نماز بسوزد، پُز نمی‌خواهد بدهد.

«إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا» مریم/96 یعنی کسی که ایمان دارد، «وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» کارهایش هم صالح است، کسی که ایمان دارد، کارش هم شایسته است، «سَیَجْعَلُ لَهُمْ الرَّحْمَانُ وُدًّا»، «وُدّ» یعنی مودت، مودتش را در دلها می‌گذاریم. شاگرد شوفر نگاه کرد دید دختر وسط اتوبوس نشسته دارد وضو می‌گیرد، گفت دختر چه می‌کنی؟ گفت آقا من وضو می‌گیرم ولی سعی می‌کنم آب به اتوبوس نچکد، می‌خواهم روی صندلی نشسته نماز بخوانم. شاگرد شوفر یک خورده نگاهش کرد و چیزی به او نگفت.

به راننده گفت عباس آقا، راننده، ببین این دارد وضو می‌گیرد، راننده هم همین‌طور که جاده را می‌دید در آینه هم دختر را می‌دید، هی جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، جاده را می‌دید، آینه را می‌دید، مهر دختر در دل راننده هم نشست، گفت دختر عزیزم می‌خواهی نماز بخوانی؟ من می‌ایستم، ماشین را کشید کنار گفت نماز بخوان آقاجان، آفرین، چه شوفرهای خوبی داریم، البته شوفر بد هم داریم که هرچه می‌گویی وایسا او برای یک سیخ کباب می‌ایستد، برای نماز جامعه نمی‌ایستد. در هر قشری همه رقم آدمی هست.

دختر می‌گفت وقتی اتوبوس ایستاد من پیاده شدم و شروع کردم الله اکبر، یک مرتبه اتوبوسی‌ها نگاه کردند او گفت من هم نخواندم، من هم نخواندم، او گفت ببین چه دختر باهمتی، چه غیرتی، چه همتی، چه اراده‌ای، چه صلابتی، آفرین، همین دختر روز قیامت حجت است، خواهند گفت این دختر اراده کرد ماشین ایستاد، می‌گفت یکی یکی آنهایی هم که نخوانده بودند ایستادند، گفت یک مرتبه دیدم پشت سرم یک مشت دارند نماز می‌خوانند. گفت شیرین‌ترین نماز من این بود که دیدم لازم نیست امام فقط امام خمینی باشد، منِ بچه یازده ساله هم می‌توانم در فضای خودم امام باشم.

           

نویسنده : محمد
تاریخ : چهار شنبه 25 بهمن 1391
زمان : 20:5
آداب نماز


قبل از بیان این صفات باید دانسته شود كه برای نماز غیر از این صورت ظاهری، حقیقت و باطنی است كه دارای آدابی مخصوص به خود است و چنانچه ظاهر آن را آدابی است كه مراعات آنها ضروری است بطوری كه اگر آنها را رعایت نكند موجب بطلان و نقصان نماز صوری است؛(مانند رعایت نكردن آداب و احكام شرعی و فقهی نماز همچون طهارت ظاهری بدن و لباس و مكان از نجاسات ظاهری و صحت وضو و افعال و اذكار نماز) همینطور برای نماز آدابی است به نام آداب قلبیه و باطنیه كه با مراعات ننمودن آنها نماز معنوی باطل و ناقص می شود.[9]
بدین جهت مراعات و محافظت بر تمام آداب ظاهری و باطنی نماز امری است ضروری، چرا كه نمازی كه مقبول حق واقع شود همین نماز است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ می فرماید: كسی كه نماز واجب خود را در اول وقت ادا كند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته ‌آنرا سپید و پاكیزه به آسمان می برد و نماز به نمازگزار می گوید خدا تو را نگاه دارد همان گونه كه مرا نگاه داشتی ... و كسی كه نمازهایش را بی سبب به تأخیر بیندازد و حدود آنها را حفظ نكند، فرشته نماز او را سیاه و تاریك به آسمان برد در حالی كه نماز با صدای بلند به نمازگزار گوید مرا ضایع كردی خدای تو را ضایع كند آنچنانكه مرا ضایع كردی و خدا تو را رعایت نكند آنچنان كه تو مرا رعایت نكردی»[10]
اما برخی از آداب باطنیه این سلوك روحانی و معجون الهی كه یك نمازگزار واقعی باید بر آنها مواظبت كند عبارتند از: 1. خشوع: یعنی خضوع و فروتنی كامل در برابر هیبت و عظمت جمال و جلال محبوب. «قد افلح المؤمنون الذین هم فی صلاتهم خاشعون»[11] همانا رستگار شدند مؤمنانی كه در نمازشان خاشع اند.
2. طمأنینه: به این معنا كه نمازگزار عبادت و نماز خود را از روی سكونت قلب و اطمینان خاطر بجا آورد زیرا اگر عبادت را با حال اضطراب قلب و تزلزل بجا آورد آن عبادت هیچ اثر و فایده ای بر روح و قلب انسان نمی گذارد.
3. محافظت نماز از تصرف و سرقت شیطان: قرآن در وصف مؤمنین می فرماید: الذین هم علی صَلَواتِهم یحافظون»[12] مؤمنین كسانی هستند كه بر نمازهایشان محافظت و مراقبت دارند و این محافظت در تمامی حالات و مسائل و مراتب نماز است كه یكی از مهمترین مراتب، حفظ آن از تصرف غاصبانه شیطان است چنانكه می دانیم شیطان دشمن قسم خورده انسان است«فبعزتك لاُغوینكم اجمعین»[13] پس به عزت تو قسم همه آنها را گمراه می كنم مگر بندگان مخلَص .... . از این روی همواره در همه جا و همه اوقات این سارق و ره زن، در كمین مؤمنین و كالاهای ناب آنان است لذا می بایست تلاش و مواظبت كامل بر نماز و عبادات داشت.
4. نشاط و بهجت: می بایست نمازگزار وقتی و ساعتی را به نماز اختصاص بدهد كه فارغ از همه چیز باشد به گونه ای كه دارای نشاط و شادابی و تازگی باشد و هرگز در زمان خستگی و كسالت و بی حالی نماز و عبادت را بر خود تكلیف نكن در قرآن آمده«در حال مستی به نماز نزدیك نشوید»[14] كه در برخی روایات مستی را به كسالت تفسیر كرده اند.[15] امام حسن عسكری ـ علیه السّلام ـ می فرماید: هنگامی كه قلوب نشاط و بهجت دارند به آنها امانت بسپارید و وقتی كه گریزان اند آنها را واگذارید»[16]
5. حضور قلب: یكی از مهمترین آداب قلبیه كه خود مفتاح قفل كمالات و باب الابواب سعادت است حضور قلب است سخن در این باب بسیار است اما اجمالاً یكی از مراتب حضور قلب این است كه قلب نمازگزار در وقت عبادت از همه جا و همه چیز غیر از جمال حق تعالی فارغ و منصرف شود، باجان و قلب خویش خود را فقط در محضر محبوب ببیند و جز او چیزی را مشاهده نكند رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ می فرماید:«خدا را عبادت كن چنانچه گویا او را می بینی و اگر تو او را نمی بینی او تو را می بیند»[17]
در اهمیت حضور قلب همین بس كه روایات فراوان داریم كه نمازی و یا مقداری از نماز مقبول حق واقع می شود كه حضور قلب در آن باشد. از امام صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده كه «همانا بالا رود از نماز بنده از برای او نصف یا ثلث یا ربع یا خمس نماز پس بالا نمی رود برای او مگر آنچه را اقبال به قلب نموده است به آن و ما مأمور شده ایم به نافله ها و نمازهای مستحبی تا نقص نمازهای واجب كامل و تمام شود»[18]
6. اخلاقی در عبادات: به این معنا كه عبادت و نماز را فقط و فقط برای رضای او انجام دهد و از هر آنچه كه شائبه غیر خدائی دارد عملش را تصفیه و پاك نماید تا آنجا كه برای ترس از جهنم و یا ثواب و پاداش هم نخواند.[19]
 

منبع:www.andisheqom.com


نویسنده : محمد
تاریخ : یک شنبه 22 بهمن 1391
زمان : 13:2
اهدای ثواب نماز و قرائت قرآن به امام زمان


 

یکی  از آداب و وظایف مؤمنان منتظر در عصر غیبت، هدیه کردن ثواب نماز یا قرائت قرآن به امام زمان علیه السلام، است . همانطور که هر یک از ما برای نشان دادن علاقه و محبت خود به دیگران، کلمات محبت آمیز بر زبان می آوریم، به دیدارشان می رویم یا به آنان هدیه می دهیم تا از دوستی و محبت متقابل آنها برخوردار شویم، با بر زبان آوردن آیات زیبای قرآن یا عبارات و آیات نماز، عشق و علاقه قلبی خویش را به مولایمان حضرت صاحب الزمان (ع) هدیه می کنیم تا از محبت و دوستی آن امام بزرگوار بیشتر بهره مند گردیم .

چنانکه نقل است در زمان امام حسن مجتبی (ع) دخترک خدمتکاری با دسته گلی خوشبو نزد امام آمد و شاخه گلی را به آن حضرت هدیه نمود . امام در مقابل این کار پاداش بزرگی به وی بخشید . سپس در مقابل نگاه متعجب اطرافیان خود فرمود: خداوند به ما دستور داده و فرموده است:هر گاه کسی شما را ستایش کند شما باید در مقابل به ستایشی بهتر از آن یا مانند آن پاسخ دهید . (1)در واقع ائمه معصومین، علیهم السلام ما از این هدیه ها بی نیازند، همانگونه که دریا از آنچه ابرها بر آن می بارند بی نیاز است . ولی ما بی نیاز نیستیم از اینکه به ایشان هدیه ای تقدیم نماییم .

البته در اینکه نماز مخصوصی به عنوان هدیه به حضرت مهدی یا به یکی از ائمه اطهار، علیهم السلام، به جای آوریم یا سوره ای را به عشق آنان ختم کنیم، هیچ حد و وقت و شماره ای نیست و هر کس به مقدار محبت و توانایی اش به محبوبش هدیه تقدیم می کند و بر حسب طاقتش او را خدمت می نماید . بدون شک نماز و قرآنی که با این نیت آغاز می شود علاوه بر ثواب و پاداشی که برای صاحب آن به همراه دارد، پیوند و ارتباط انسان مومن را با امام غائبش محکم تر می کند که به وسیله آن می تواند به محبوب خویش نزدیک تر شود .

چنانکه امام موسی کاظم (ع) در فضیلت آنان که ثواب قرائت و ختم قرآن رابه پیامبر و ائمه اطهار، علیهم السلام، هدیه می کنند، فرموده اند:پاداش آنان این است که در روز قیامت با ما اهل بیت خواهند بود .همچنین یکی از معصومین، علیهم السلام، روایت است که فرموده اند:هر کس ثواب نماز خود (چه واجب و چه مستجب) را برای رسول خدا و امیر المؤمنین و امامان بعد از آن حضرت، علیهم السلام، قرار دهد خداوند ثواب نمازش را آنقدر افزایش می دهد که از شمارش آن نفس قطع می گردد و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می شود: هدیه تو به ما رسید پس امروز، روز پاداش و تلافی کردن (نیکیهای) توست . دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیا فرموده و گوارایت باد آنچه که به آن رسیده ای .

پی نوشت:

1 - سوره نساء ، آیه 86

منبع :‌موعود جوان شماره 19


نویسنده : محمد
تاریخ : یک شنبه 22 بهمن 1391
زمان : 11:56
ثواب نماز اول وقت


رسول خدا (ص) فرمودند: کسی که نمازهای پنج گانه اش را با طهارت کامل در اول وقت به جای آورد، این نماز در قیامت برای او نور و برهان است و کسی که نمازش را ضایع کند، با فرعون و هامان محشور خواهد بود.

 رسول گرامی اسلام فرمودند: هیچ بنده ای نیست که اهتمام و مواظبت در اوقات نماز و مواضع آفتاب برای وقت نمازش بکند، مگر اینکه من ضمانت می کنم برای او مرگ راحتی را، و رفع هموم و تالم و نجات از آتش جهنم را. همچنان که روزی شتر را چوپانی می کردم، امروز شمس را کنترل می کنم. (کنایه از این که همیشه مواظب خورشید هستم تا اول وقت نماز شد، نماز را به جای آورم.)

 رسول خدا (ص) فرمودند: علت اینکه ملک الموت در هر روز پنج بار در موقع نماز به انسان نظر می کند این است که اگرانسان اوقات نماز را محترم بشمارد، و در وقت، نماز بخواند، ملک الموت در هنگام مرگ، شهادتین را به انسان تلقین می کند و ابلیس را از انسان دور می سازد.

 امام صادق(ع) فرمودند: اول چیزی که در قیامت از بنده ای حسابرسی می کنند نماز بنده است، اگر نماز قبول درگاه خدا افتد، بقیه اعمال حسنه هم قبول می گردد. ولی اگر نماز قبول نشود هیچ عملی از انسان قبول نخواهد شد.

 امام صادق(ع) فرمودند: وقتی بنده ای نمازش را در اول وقت بخواند و بر کیفیت نمازش محافظت نماید، این نماز کامل اول وقت به آسمان بالا می رود در حالی که سفید و پاک و منزه است و به صاحبش می گوید: مرا حفظ کردی، خدا حفظت کند. و هر گاه در اول وقت خوانده نشد و محافظت لازم به عمل نیامد، نماز بالا نرفته و به صاحبش بر می گردد در حالی که سیاه و تاریک است و به صاحبش می گوید: خدا ضایعت کند، همچنان که مرا ضایع کردی.

 ملا مهدی نراقی، که از شدت ورع و پاکی و سلامت و تقوا، چشم برزخی پیدا کرده بود، می فرماید: روز عیدی به قبرستان و زیارت مردگان رفتم. بر سر قبر مرده ای ایستادم و گفتم: عیدی من کو؟ شب آن روز، چهره ای با صفا و نورانی را در عالم خواب مشاهده کردم، که به من گفت: فردا کنار قبر من بیا، تا تو را عیدی دهم. صبح از پی آن خواب رفتم. چون به سر آن قبر رسیدم، عالم برزخ برای من کشف شد. در این هنگام باغی عجیب با دار و درختی که هر گز چشمم نظیرش را ندیده بود، مشاهده کردم. وسط باغ قصری بسیار با عظمت قرار داشت. مرا به درون قصر دعوت کردند. چون وارد شدم، شخصی با عظمت بر تختی مرصع دیدم. به او گفتم: از کدام طایفه ای؟ پاسخ داد از گروه عبادت کنندگان. گفتم از کجا به این مقام رسیده ای؟ گفت: سلامت در کسب و نماز جماعت اول وقت.


نویسنده : محمد
تاریخ : یک شنبه 22 بهمن 1391
زمان : 11:39
چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود؟


 

 

چرا نماز خواندن برایمان سنگین می شود ؟

 

گاه دیده می‌شود که خودمان یا دیگران سر مسأله نمازمشکل پیدا می‌کنیم و انگار خواندن نماز برایمان همچون یک کوه سنگین می‌شود .

 

 


به راستی چرا این اتفاق در زندگی می‌افتد ؟


 

کارهای نیک، جای نماز را نمی‌گیرد

 

بعضی از افراد خیال می‌کنند یکی دو تا کار خوب انجام می‌دهند ، می‌تواند کارهای دیگرشان را جبران کند .

 

 

فردی قمه می‌زند،شب تا صبح سینه می‌زند اما نماز صبحش قضا می‌شود فکر می‌کند همان کارهای دیشبش بس است و جبران نماز قضا شده‌اش را می‌کند .

 

 

اگر پلیس راه جلوی شما را گرفت و گفت: گواهی‌نامه رانندگی! شما اگر خیال کنی گواهی‌نامه‌های دیگر ، شما را نجات می‌دهد، نجات نمی‌دهد. گواهی‌نامه‌های پزشکی، گواهی‌نامه‌های اجتهاد، کارت مجلس، کارت خبرگان، وزارت، سفارت، پروانه تجارت، کارت بازرگانی، صد رقم کارت و پروانه داشته باشی، پلیس تا کارت رانندگی نداشته باشی نمی‌گذارد بروی.

 

 

کارهای دیگر کار نماز را نمی‌کنند.

 

شما بهترین نامه‌ها را بنویس با بهترین خط و پاکت و کاغذ، رویش هم یک چک صد هزار تومان بچسبان، مخابرات این نامه را به مقصد نمی‌رساند. ولی یک تمبر دو سه تومانی ممکن است به مقصد برسد. گاهی یک تمبر پاکت را رد می‌کند. گاهی یک چک صد هزار تومانی پاکت را رد نمی‌کند.


اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل

 

 

دل پاک، همراه عمل صالح


بابا دلت پاک باشد. دل پاک باشد ، کافی است! (تفکر پلورالیزمی)

 

 

نکته : آن کسی که تو را خلق کرده است، اگر فقط دل پاک کافی بود، فقط می‌گفت: «آمنوا» اینکه کنار «آمنوا» گفته: «آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحات»، یعنی هم دلت پاک باشد، هم کارت درست باشد.

 

 

اگر تخمه کدو را بشکنی و مغزش را بکاری سبز نمی‌شود. پوستش را هم بکاری سبز نمی‌شود. مغز و پوست باید با هم باشد. هم دل، هم عمل!

 

 


وضع من خراب‌تر از این حرف‌هاست که با نماز درست شود!

 

بعضی از جوان‌ها بیان می‌کنند که وضع گناه و معنویت ما خیلی خراب است و اصلاً ما برای این معنویات لیاقت نداریم ، اما از این نکته غافل هستند که شیطان دنبال همین نقطه ضعف است

.

 

اتفاقاً شیطان همین را می‌خواهد که با یک گناه بگوید: حالا که این کار را کردی، دیگر به درد نماز نمی‌خوری. قرآن یک آیه دارد، می‌فرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئات» (هود/114) چون خراب کردی، حتماً مسجد برو. چون ما اهل گناه و لغز هستیم اتفاقاً بیشتر به سوی معنویت رفته و در آستان الهی را بکوبیم .

 

 


توجه به نعمت‌ها، نه کمبودها

 

ما گاهی وقت‌ها یک چیزی را که نداریم برجسته می‌کنیم و به داشته‌هایمان توجهی نداریم .

 

 

فردی می‌شناختم که چشم نداشت، دست و پا هم نداشت. مرتب می‌گفت: الحمدلله رب العالمین! الحمدلله! گفتند: آقا!تو چه داری که الحمدلله می‌گویی؟ نه چشم داری. نه دست داری. نه پا داری. یک تکه گوشت فلج، گفت: می‌دانی خدا من را چه کرده است؟ هرکس به من نگاه می‌کند می‌گوید: الحمدلله رب العالمین! پس من وسیله شدم و رابطه شدم بین مخلوق و خالق! مخلوق‌های غافل، به من نگاه می‌کنند. از غفلت در می‌آیند و الحمدلله می‌گویند. پس من واسطه‌ی فیض شدم.

 


ما هم یکی از نماز نخوان ها !


بعضی‌ها می‌گویند که: خیلی‌ها نماز نمی‌خوانند ما هم جزء آن‌ها. آنقدر تارک الصلاة هست ما هم یکی !

 

 

این فکر غلط است. اگر یک کشتی صد نفره نقص فنی پیدا کرد و در دریا غرق شد نود و هشت نفر شنا بلد نبودند و غرق شدند، دو نفری که شنا بلدند بگویند: ببین ! ما صد نفر سوار کشتی بودیم. نود و هشت نفر غرق شدند. بیا ما دو نفر هم غرق شویم! این چقدر حرف غلطی است. حالا که همه دروغ می‌گویند. بیا ما دو تا هم دروغ بگوییم. حالا که همه گواهی‌نامه ندارند، سوار ماشین شوند، بیا ما دو نفر هم بدون گواهی‌نامه پشت فرمان بنشینیم. حرف غلط است.

 

 


دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع» اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ» (عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی‌ أَنْ تُشْرِک

 

 

آغاز زندگی با نماز و یاد خدا

 

در شب عروسی‌ها زیاد از دیگران شنیده‌ایم که ؛ حالا یک شب که هزار شب نمی‌شود. حالا یک عروسی است، نمی‌خواهد مقدس بازی کنی. حالا دامادی است. تیپت به هم می‌خورد. لاک دستت ، آرایش صورتت ، مدل موهات خراب میشه ، نمی خواد نماز بخونی.گناه امشبت پای من و ...

 

 

ما از این نکته غافلند که این به هم خوردن‌های چشم و ابرو قیافه قابل جبران است. اما اگر شب اول عروسی ، شب اول شروع زندگی جدید با ترک نماز شروع شد، قطعاً و یقیناً سعادتی در این زندگی رقم نخواهد خورد .

 

 

فاصله‌ی بین کفر و ایمان چیست ؟


فاصله‌ی بین کفر و ایمان نماز است. مثل اینکه اگر به توپ فوتبال یک سوزن بزنی، بگویی: حالا یک سوزن که صد تا سوزن نمی‌شود. بله یک سوزن صد تا سوزن نمی‌شود. اما همین سوزن می‌دانی چه کرد؟ باد توپ را خالی می‌کند و همه چیز را خراب خواهد کرد .

 

 


پدر و مادر اجازه خواندن نماز نمی‌دهند !

 

بعضی‌ها می‌گویند: والدین ما نماز نمی‌خوانند و اجازه‌ی خواندن نماز را به ما هم نمی‌دهند .

 

 

دو جای قرآن گفته: گوش به حرف پدر و مادر ندهید. چهار بار گفته: «وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً» دو بار هم گفته: «وَ لا تُطِع» اطاعت نکن. آنجایی که پدر و مادر تلاش کردند تو را از مرز خدا بیرون کنند، اینجا اطاعت نکن ؛ «إِنْ جاهَداکَ لِتُشْرِکَ» (عنکبوت/8) و «وَ إِنْ جاهَداکَ عَلی‌ أَنْ تُشْرِک» (لقمان/15)

 

 


مقاومت در برابر تحقیر و تمسخر دیگران

 

گاهی می‌گویند که: ما می‌رویم نماز بخوانیم، یا حجاب داشته باشیم، ما را مسخره می‌کنند. مسخره کنند، مگر ما مقوا هستیم که با حرف این و آن ، با دو قطره باران شل شویم! مقوا با دو قطره باران شل می‌شود.

 

 

اعمال تو ، تو را به خدا برساند، مردم هرچه می‌خواهند بگویند، بگو یند!


حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد

 

 

در قاهره کسی، شتری اجاره کرد که او را به جاده عباسیه برساند .صاحب شتر پولی گرفت، مسافر را سوار کرد. داشت افسار را به سمت عباسیه می‌برد. این صاحب شتر هی به این مسافر متلک و فحش می‌گفت. این هم که سوار شتر بود، فحش‌ها را می‌شنید، هیچ نمی‌گفت. یک نفر در راه صحنه را دید و گفت: آقا! می‌دانی این صاحب شتری که افسار را می‌کشد به تو چه می‌گوید؟ سواره گفت: بله! مرا فحش می‌دهد. گفت: خوب فحشت می‌دهد، جوابش را بده ؛ مگر تو بوقی که عکس‌العمل نشان نمی‌دهی ؟!

 

 

سواره گفت: ببخشید جاده کجاست؟ گفت: جاده‌ی عباسیه! گفت: اگر من را به عباسیه می‌رساند، بگذار هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید. اگر نماز و حجاب و اعمال درست و صحیح و خداپسندانه تو را به خدا می‌رساند، بگذار هرکس هرچه می‌خواهد بگوید، بگوید.

 

 

حدیث داریم «المؤمن کالجبل» جبل یعنی چه؟ مؤمن کوه است. بعضی می‌گویند: از کوه محکم‌تر است. چون بعضی کوه‌ها ریزش دارد. مؤمن هیچ‌وقت ریزش ندارد.

 

 


متلک‌ها را نشنیده بگیریم !

 

قرآن در سوره‌ی «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفینَ» (مطففین/1) می‌فرماید: «إِنَّ الَّذینَ أَجْرَمُوا»، «اَجرَم» یعنی مجرم.«کانُوا مِنَ الَّذینَ آمَنُوا یَضْحَکُونَ» (مطففین/29) اَجرموها (مجرم‌ها) به آمنوها می‌خندند. مجرمین می‌خندند. «وَ إِذَا مَرُّواْ بهِِمْ» وقتی می‌آیند از کنارشان مرور کنند، «یَتَغَامَزُونَ» (مطففین/30) غمزه می‌آیند، چشمک می‌زنند. «وَ إِذَا انقَلَبُواْ إِلیَ أَهْلِهِمُ» وقتی نزد تیپ خودشان برمی‌گردند، «انقَلَبُواْ فَکِهِینَ» (مطففین/31) فکاهی می‌گویند، جک می‌گویند. اس ام اس می‌فرستند. «وَ إِذَا رَأَوْهُمْ» از آن دور که شما را می‌بینند، «قَالُواْ إِنَّ هَؤُلَاءِ لَضَالُّونَ» (مطففین/32) می‌گویند :این‌ها ضال هستند، منحرف هستند ، امّل هستند .

 

 


نتیجه‌ی متلک‌ها در قیامت روشن می‌شود !

 

خوب چهار تا متلک بشنویم که چه؟ می‌گوید: نترس! «فَالْیَوْمَ» یک روزی می‌آید، به نام روز قیامت. خوب چه می‌شود؟ «الَّذِینَ ءَامَنُواْ» آن‌هایی که مؤمن هستند، «مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» (مطففین/34) تو اینجا کنار خیابان به من بخند، من هم آنجا به تو خواهم خندید.

 

 


مگر پیغمبرها را مسخره نکردند؟ می‌دانید به پیغمبر چه می‌گفتند؟

 

 

ساحر: جادوگر. مجنون: دیوانه‌ی جن زده. شاعر: شاعر، کاهن: پیشگو. کذاب: دروغگو. «یُعَلِّمُهُ بَشَر» (نحل/103) یک آدمی یادش داده، حرف‌ها از خودش نیست. «وَ أَعانَهُ عَلَیْهِ قَوْمٌ آخَرُون» (فرقان/4) یک تیمی پشت پرده به او کمک می‌کنند. ولی پیغمبر روی پایش ایستاد. این‌طور نیست که ما را مسخره کنند.


خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم


خدا چه نیازی به نماز من دارد؟

 

نماز نشانه‌ی این است که من لایق هستم... ببینید اگر شما به یک کسی خدمتی ، محبتی و نعمتی ارزانی کردید اما او نسبت به این محبت توجهی نکند شما چه می‌گویید ؟ می‌گویید: این نعمت‌هایی که به او دادم، لیاقتش را نداشت.

 

 

نماز نشانه‌ی لیاقت تو است. نه نشانه‌ی نیاز خدا. وقتی نماز خواندی یعنی خدایا من لایق بودم، فهمیدم به من نعمت دادی. فهمیدم تو چه عزیز و بزرگی هستی.

 

 

خدا به نماز ما نیاز ندارد. اما من وتو باید لیاقت خودمان را به خدا نشان دهیم .

 

 

آیا نمی‌شود آن طور که خودمان می‌خواهیم ، با زبان خودمان (فارسی) تشکر کنیم؟(نماز بخوانیم )

 

 

تمام خلبان‌های دنیا، هرکجا می‌خواهند با هر کشوری می‌خواهند صحبت کنند باید به زبان انگلیسی باشد. نماز هم باید به زبان عربی باشد. خدا خواسته و یک طرح روشنفکرانه ای است در اسلام است که از 1400 سال پیش فرمود: امت اسلامی باید در چند کلمه با هم مشترک باشند.

 

 

................................

 

منابع :

سایت حوزه

بیانات حجت الاسلام قرائتی


نویسنده : محمد
تاریخ : چهار شنبه 18 بهمن 1391
زمان : 18:59


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.